دندانپزشکی

به حسین جان گفتم فردا صبح باید دندان پزشکی برویم. و تازه دکتری که ازش وقت گرفتم فامیل من است.
با صورت مبهوت و سوالی گفت حالا از کجا معلوم که فامیلین؟ اسمش چیه حالا؟
– ازقندی
– حالا بذار بریم. شاید فقط اسمش شبیه هست.
– ولی می دونم فامیلیم. این خانم را از وقتی بچه بودم، دیدم و می شناسم.
حسین جان سکوت کرد و به اتاق دیگری رفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

گزارش روزانه نویسی

کاستارد