نشخوارهای ذهن من، سه شنبه ، ۳۱/۰۳/۱۴۰۱ 

 

  • دیروز حسین رفت دندانپزشکی و خانم دندانپزشک دندانش را عصب کشی و روکش کرد. وقتی برگشت خانه، درد داشت. قطره پاراکید به پسرم دادم. برای احسان پیام داده بودم که حتی اگر گریه کرد، باز هم به خاطر شجاعتش ببردش شهر کتاب صادقیه و جایزه کتاب برایش بخرد. خیلی شاد شد پسرکم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

گزارش روزانه نویسی

کاستارد